شعر قدس از علیرضا قزوه | ... |
ما همه گوش به زنگیم و همه چشم به راه
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
شام از کرب و بلا میگذرد، میدانی؟
قدس از خون خدا میگذرد، میدانی؟
قدس طشتی است پر از خون حسین(ع) و یحیی
سنگفرشش همه خونین شده در عاشورا
قدس خود جوشش خون سر یحیای نبی است
قدس خود شام غریبان حسین ابن علی ست
هله چاووش ببین! لشکر شام است این جا
بر سر نیزه سر پاک امام است این جا
گرد گودال پر از کوفی و شامی شده است
قدس بازیچه ی یک مشت حرامی شده است
گرد گودال پر از شمر و سنان میبینم
گرگها را همه در رخت شبان میبینم
قبله اول ما خانه دزدان شده است
شام یک بار دگر باز چراغان شده است
قدس چاهی شده و یوسف ما در چاه است
هان به شب تاب بگو عمر شما کوتاه است
ادامه مطلب :
ماه در چاه به زندان شما میخندد
به شب شوم پریشان شما میخندد
خبر تازه چه داری هله چاووش بگو
همه تن عقل و جنونم، همه تن هوش بگو
هله چاووش بگو از دل طوفانی ما
خبر تازه چه داری ز سلیمانی ما؟
کشتی نوح رها در دل طوفانی ما است
سند قدس همین خون سلیمانی ما است
خبر این است سلیمان سوی قدس آمده است
یوسف از مصر به کنعان سوی قدس آمده است
خبر این است که داوود زره ساخته است
موسی از طور به همراهیمان تاخته است
آسمان باز همه طیر ابابیل شده ست
شام تا قدس پر از لشکر سجیل شده ست
بر سر شام یزیدان هله فریاد شویم
خطبه ی شب شکن حضرت سجاد شویم
شام، قدس است و شما شب شکنانید همه
هان نترسید! بتازید و بمانید همه
هله چاووش بخوان صبح ظفر نزدیک است
شام میلرزد و لبخند سحر نزدیک است
آه زینب! به سوی شام تو خواهیم آمد
همه با پرچمی از نام تو خواهیم آمد
بعد عباس علی باز علمدار توایم
اذن میدان بده ای سرور ما! یار توایم
این همه یار و علمدار، چه میفرمایی؟
سید و سرور و سالار!! چه میفرمایی؟
هله ای قوم مبادا ز سر اندیشه کنید
روز میدان شده در خون خدا ریشه کنید
دست از سر نشناسید چو عباس علی
لحظهای دل بسپارید به اخلاص علی(ع)
هله یاران علی(ع) یار شما باد علی(ع)
قدس تیغی است که در دست شما داد علی(ع)
مگذارید زمین تیغ علی (ع) را امروز
مرد خالی نکند پشت ولی را امروز
ما همه پشت علی(ع) پشت ولی اللهیم
همه از عاقبت راه علی(ع) آگاهیم…
***
[شنبه 1399-03-03] [ 02:44:00 ق.ظ ] |
فرم در حال بارگذاری ...