بزمگاه عشق | ... |
بار سفرش را بست؛ دلم می خواست کنارم بمونه. گفتم: خانواده دل تنگ تو هستند، کمی بیشتر پیشمون بمون. نگاهی از سر مهر به من انداخت و گفت: پدر جان اگر یک ترکش کوچک به من اصابت کند، دیگر به جبهه نخواهم رفت. دیگر کلامی نگفتم. قسمت رفت و به خواست خدا شاهد بزمگاه عشق حق گشت و سربی داغ به جمجمه اش نشست و کلامش خیلی زود به حقیقت پیوست. او در اوج زیستن به آسمان پرکشید.
پدر شهید قسمت شیرازی، هفته نامه حیات طیبه، ش124، ص4
[دوشنبه 1392-09-04] [ 11:11:00 ق.ظ ] |
فرم در حال بارگذاری ...